اواخر دهه هشتاد میلادی رویکرد مدیریت دولتی نوین در قالب آنتی تز، در برابر تز مدیریت دولتی كلاسیک قرار گرفت. در واقع انتقاد اصلی این بود که بوروکراسی بخش دولتی بیشتر توانایی خود را صرف مسائل عملیاتی نموده تا مسائل راهبردی؛ ازاین رو کاستن از دامنه فعالیت های دولت را با تأکید بر برون سپاری امور تصدی گری و تمرکز بر امور راهبردی پیشنهاد کرد. بدین ترتیب با ظهور مدیریت دولتی نوین، برون سپاری و پیمانکاری بخش عمومی بیش از پیش گسترش یافت و مناقصه در سازمان های دولتی چونان یک فعالیت اصلی الزامی شد. با این توصیف كشور جمهوری اسلامی ایران برای اجرایی کردن برنامه های درازمدت و رسیدن به جایگاه مناسب در منطقه و جهان براساس سند چشم انداز 1404 به ایجاد زیرساخت های عمرانی متعدد نیاز دارد که با برگزاری مناقصات و انعقاد قراردادهای پیمانکاری امکان پذیر است.