کتاب لالایی اثر کیم توی، رمان برتر سال ٢٠١٢ به انتخاب آمازون کانادا است که شامل مجموعه خاطرات نویسنده از زندگی در ویتنام، جنگ و برخورد با سربازان کمونیست، شرح ماجرای فرار با قایق و زندگی در اردوگاه پناهندگان و سفر به کِبک و تقابل دو فرهنگ است.
عنوان اصلی کتاب لالایی (Ru)، در زبان ویتنامی به معنای لالایی و در فرانسه به معنای جریان کوچک است که میتواند به جریان آب، اشک، خون و یا پول اشاره داشته باشد.
کیم توی در این کتاب با زبانی روان، ساده و با توصیفاتی ملموس و گاه شوکهکننده هر یک از خاطرات خود را مانند لالاییهای شبانه در یک یا دو صفحه تعریف کرده است.
کتاب لالایی جایزهی ادبی فرمانداری در بخش داستانهای فرانسوی زبان سال 2010، جایزهی بزرگ RTL پاریس سال 2010، جایزهی بزرگ ادبی آرچامبو سال 2011، جایزهی موندلو بخش چند فرهنگی سال 2011، جایزهی بزرگ گراند پابلیک سالن دو لیور سال 2012 را برنده شده و در فهرست نامزدهای جایزهی ادبی من ایژین 2013، جایزهی بینالمللی ادبی دوبلین IMPAC سال 2014، جایزهی گیلر کانادا سال 2012 و جایزهی رمان برتر سایت آمازون کانادا 2012 هم قرار گرفته است. از این نویسنده سه رمان دیگر با نامهای A toi (2011)، Mãn (2013) و Vi (2016) چاپ شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
میخواستم خیلی با مادرم فرق داشته باشم؛ تا زمانی که تصمیم گرفتم با وجود داشتن اتاق خالی در خانه، دو پسرم یک اتاق خواب مشترک داشته باشند. میخواستم همانند من و برادرهایم یاد بگیرند که کنار یکدیگر باشند. یک نفر به من گفته بود با اینکه رابطهها با خنده و شادی شکل میگیرند، ولی با تقسیم داشتهها و تحمل سختیهای ناشی از این اشتراکگذاری مستحکم میشوند. برای همین بود که گریهی یکی از آنها در نیمهشب باعث گریهی دیگری میشد، چون پسر اوتیسمی من بالاخره متوجهی موجودیت و حضور پاسکال، برادر بزرگی که در سه چهار سال اول زندگی نادیدهاش گرفته بود، شده بود. حالا او کاملاً از چسبیدن به بازوی پاسکال و یا از قایم شدن پشت او در جلوی غریبهها احساس خوشایندی دارد. شاید به برکت وجود تمام آن خوابهای حرام شده است که حالا پاسکال با علاقه لنگهی چپ کفشش را پیش از لنگهی راست میپوشد تا منجر به آزردگی وسواسگونهی برادرش نشود و او بتواند روزش را بدون عصبانیت و ناراحتی غیرضروری شروع کند.