مسئله آفرینش و رابطه مبدأ هستی با جهان هرچند در اندیشه های فلسفی کهن مورد توجه بوده است، ولی به نحو برجسته و عمیق در الهیات دینی اعم از یهودی، مسیحی و اسلامی بدان پرداخته شده است.
از میان حکمای اسلامی شاید بتوان گفت که بیش از همه، ابن سینا باتوجه به شبهات برخی متکلمان، ابعاد کلامی و فلسفی این مسئله را واکاوی نموده است؛ به نحوی که افکار وی علاوه بر تأثیرگذاری بر کلام و فلسفه اسلامی ، برخی متکلمان و فیلسوفان برجسته یهودی و مسیحی مانند ابن می مون و توماس آکوئینی را تحت تأثیر خود قرار داده است. در این نوشتار تلاش شده که اهمّ مباحث مربوط به آفرینش جهان در الهیات اسلامی و مسیحی با تکیه بر آرای ابنسینا و توماس آکوئینی مورد مطالعه و مقایسه قرار گیرد و می زان تأثیرگذاری ابنسینا بر الهیات مسیحی نشان داده شود.