هرکسی و هر قومی به زبانی سخن از او میگوید: تازی «الله» و پارسی «خدا» و «یزدان» و ... . در جواز این گونه نامگذاری نه از شرع منعی رسیده است و نه دانشیان درباره آن سخنی گفتهاند. ولی سخن در این است که آیا آدمی مجاز است اوصاف و احوالی را به اندیشه و ادراک خویش مبادی محمولات قرارد دهد وآن محمولات را بر خداوند، به عنوان تسمیه نه وصف اطلاق کند یا اینکه اسماء الله توقیفی و بسته به اذن شرعی است؟
دستهای، مذهب اول را پذیرفتهاند و بیشتر به توقیف قائلند و برخی نیز به تفصیل؛ یعنی اسماء باید علاوه بر نفی ایهام نقض مشعر تعظیم هم باشند.
علاوه بر این، در معنای توقیفی بودن اسماء نیز اختلاف کردهاند چنان که در معنای اسماء.
باید دانست بحث توقیفی بودن اسماء در کتب کلامی و بیشتر تفاسیر قرآنی در اسماء ملفوظه است که در حقیقت اسماء اسماءاند، بلکه به یک معنا اسماء اسماءاند و در صحف عرفانی و حکمت متعالیه هم در اسماء ملفوظه و هم در اسماء عینیه وجودیه خارجیه است که مظاهر و شئون و آیات حق تعالیاند؛ یا به عبارتی، در مراتب موجودات است که هر مرتبه را مقام معلوم است.