عقلای قوم به ویژه انبیای الهی در طول تاریخ با هدف ساماندهی جامعه و کنترل جنایات حاکمان حقوقی را در عرصه سیاست برای مردم به رسمیت شناخته و چه بسا جان خویش را در این راه فدا کرده اند. این حقوق در عرصه سیاست وظایف و محدودیتهایی را به نفع مردم بر حاکمان تحمیل می کند.که از جمله آنها نفوذ رأی و نظر مردم به عنوان حق آنان به درون حکومت است. بدون شک در جامعه ای که بر اساس احکام اسلام اداره می شود، لازم است همه اشخاص از نگاه دین به حقوق متقابل خود و حاکمیت آگاه شوند تا مردم آن را مطالبه کنند، و حاکمان نیز نه تنها آن را نادیده نگیرند که وظیفه الهی خود شمرند.
در این کتاب با دو رویکرد فقهی مثبت و منفی به پنج حق اساسی بشر در حوزه سیاست پرداخته شده است: حق عدم تبعیض یا مساوات؛ حق آزادی عقیده و بیان؛ حق مشارکت سیاسی؛ حقوق اقلیت ها و حق تشکیل انجمن ها؛ احزاب و تشکل های سیاسی.