دربارة چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران، مباحث و مناقشات بسیاری براساس نگرش ها و چارچوب های نظری مختلف انجام گرفته است. در این کتاب «نقش کار ویژة حفظ الگو از طریق جامعه پذیری سیاسی در سقوط رژیم محمد رضا پهلوی» براساس نظریه کارکردگرا ـ ساختاری «تالکوت پارسونز» بررسی شده است.
در این خصوص، نگارنده ضمن بیان سه الگوی فرهنگی (ایران گرایی، مذهب گرایی و غرب گرایی) در ایران و تعیین میزان سمت گیری رژیم پهلوی و مطالبات مردم دربارة سه الگوی مزبور، از طریق روش تحلیل محتوا، به تفسیر داده ها پرداخته و به این جمع بندی رسیده است که رژیم نتوانست از طریق جامعه پذیری سیاسی به حفظ الگو بپردازد؛ در نتیجه با ایجاد تعارض های ارزشی بین دو نیروی سیاسی و اجتماعی، رژیم پهلوی فروپاشید.