«زایو» رمانی خواندنی از «مصطفی رضایی» است که در ژانری علمی تخیلی که توانسته در بستر1420 شمسی جریان یابد. این گونه داستان نویسی که تکنولوژی و تعهد را به سبک مدرن با چشم انداز آینده و با قلم روان مخلوط کند کمتر به چشم می خورد.
داستان زایو حول و محور بیماری ناشناخته ای می چرخد که در سراسر جهان گسترده شده و نیمی از جمعیت جهان را از بین برده است. مبهم بودن منشاء این بیماری گره محکمی در این قصه است که با رسیدن خبری به نقطه عطف خود می رسد. گزارش وجود آزمایشگاهی مشکوک در فلسطین باعث می شود تا تیمی زبده و قوی به سرپرستی دکترعلی پارسا که پژوهشگر و میکروب شناس است راهی آنجا می شود. آشنایی این تیم با تیمی حرفه ای و بین المللی به سرپرستی بیل اسمیت در همین مسیر اتفاق می افتد. بیل اسمیت شخصیتی معتدل است که علاقه زیادی به اندیشه اسلامی و تفکر شیعی دارد. همراهی این دو تیم باعث اتفاقات جذاب و خواندنی می شود که مخاطب را تا آخر با خود همراه می کند.
این کتاب با سبک تازۀ خود نقشه راهی خیال برانگیز و روشن است که ذهن مخاطب جوان را به هدف های برتر ترغیب می کند و حس شیرینی از میهنی پیشرفته را به او می چشاند.
«…در پارک کنار رودخانه مخفی شدند. صندلی های فلزی بسیار منظم در امتداد یک راه سنگفرش شده با عرض کم چیده شده بودند. آنجا پوشیده از چمن بود و درختان با فاصله های مشخص و همه به یک اندازه بودند. پارک با شیب ملایمی به رودخانه می رسید. یک اسکله آنجا بود، با چند قایق تفریحی و یک کشتی تندرو. اطراف اسکله چند نفر با لباس سیاه ایستاده بودند و از قایق های شخصی محافظت می کردند. با شنیدن صدای هیاهو و فریادی های مردم، حالت آماده باش به خود گرفته بودند…»