کتاب انسان در تراز قرآن به بازشناسی نگرش قرآن به انسان در نظام هستی و تعریف و تنظیم رابطه انسان با خدا، خود و دیگران میپردازد و هدف اصلی آن، نشاندادن رویکرد قرآنی به انسان از آغاز تا فرجام است که با روش تفسیر موضوعی به تبیین آیات غرر و شاخص قرآن در مسائل متنوع این رویکرد میپردازد.
انسان در تراز قرآن
مسئله اصلی قرآن، تعریف و تنظیم رابطه انسان با خدا، خود و دیگران است؛ موضوع قرآن، انسان و هدایت اوست؛ از اینرو محور و مبنا در گزارهها و آموزههای آن انسان میباشد.
کتاب انسان در تراز قرآن از هشت فصل تشکیل شده که عبارتنداز: «انسان هیچ هست یافته، نیکوترین آفریده، آفرینشی هدفمند، راه و توشه، همراه با راهنمایان، ستایش و بندگی، مرزهای الهی، دشمن»
کتاب انسان در تراز قرآن به بازشناسی نگرش قرآن به انسان در نظام هستی و تعریف و تنظیم رابطه انسان با خدا، خود و دیگران میپردازد و هدف اصلی آن، نشاندادن رویکرد قرآنی به انسان از آغاز تا فرجام است که با روش تفسیر موضوعی به تبیین آیات غرر و شاخص قرآن در مسائل متنوع این رویکرد میپردازد.
فصل نخست به عناوین «یقین به آفرینش، یحیی علیهالسلام تمثیل آفرینش، الله آفریدگار انسان، فراسوی آفرینش انسان، تردید به آفرینش، انسان منکر رستاخیز، تردید و تذکر، خاستگاه تردید، نسیان، فقدان عقلانیت و عناد» پرداخته و فصل دوم نیز عناوین «انسان تبلور آفرینش احسن، خیر کثیر، تناسب و سازواری، نفخ روح، ترکیب تضاد، عقلانیت تکلیف و رستاخیز و کرامت و فضیلت انسان» را مورد بررسی قرار داده است.
عناوین «قرآن و هدف آفرینش، تبیین هدف، عملکرد برتر، پرستش خداوند، آگاهی از قدرت و علم خداوند، رحمت یا اختلاف، تلفیق و پیوند اهداف آفرینش انسان، نفی پوچگرایی، نفی لعب، نفی عبث» در فصل سوم و موضوعات «شناخت راه، راه خدایی، رهیافتها، توشه، توشهعلمی راه و راهنما، توشه عملی و تلاش صالح، تعالی و سعی انسان، توشه اخلاقی؛ منش خداگونه» نیز در فصل چهارم مورد کنکاش قرار گرفتهاند.
در این بخش می خوانیم: به طور طبیعی نخستین نیاز برای آغاز یک حرکت، آگاهی از راه اصیل و نقشه آن است؛ این نکته بدیهی است که انسان برای حرکت در هر مسیری نیازمند آگاهیهای درست و دقیق از اصل مسیر و راههای انحرافی آن است؛ یکی از جدیترین مسائلی که قرآن بدان توجه نشان داده است، مسئله راه و مسیر حیات انسانی است. در نگاه علامه طباطبایی خداوند در قرآن برای نوع بشر و دیگر آفریدهها راهی برای سیر به سوی پروردگارشان معرفی نموده است؛ برای نمونه در آیه (یاأیهاالإنسان إنک کادح إلی ربک کدحا فملاقیه)، به طور خاص به راهی ویژه انسانها اشاره شده است.
نویسنده در فصل پنجم، مباحث «منذر و هادی، تفاوت منذر با هادی، تفاوت انذار و هدایت، امام، ویژگیهای راهنمایان، حشر با امام» و در فصل ششم، عناوین «سجده نماد ستایش خداوند، سجده در قرآن، معناشناسی، گونهها، ستایشگران، آسمان و زمین، سایهها، گیاهان و درختان، فرشتگان، انسان، نشانگان ستایش، تمایز مؤمنانه در قیامت، نشانگان اسلام، گرد عبادت» را مورد مطالعه قرار داده است.
نویسنده در رابطه با تفاوت منذر و هاد نوشته است: «به رغم آنچه در روایات شیعه و سنی و نیز، دیدگاههای بیشتر مفسران آمده است، در شماری از گزارههای تفسیری آمده است که مراد از منذر و هادی به پیامبر برمیگردد. اما از منظر مفسران امامیه، تفسیر یادشده مغایر با ظاهر آیه است؛ چرا که واو، جمله لکل قوم هاد را از إنما أنت منذر جدا کرده است؛ آری اگر واژه هاد، پیش از لکل قوم بود، این معنا کاملا پذیرفتنی مینمود، ولی چنین نیست.»
این کتاب در فصل هفتم، به «حرام مرزهای شریعت، معناشناسی حرام، سبکشناسی قرآن در بیان مرزهای شریعت، منشأ و خاستگاه حرمت، گستره حرام در قرآن، امنیتی و نظامی، جنسی، فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، خباثت، فلسفه و حکمت حرام و اضطرار و حرام» و در فصل هشتم به «ابلیس دشمن بیرونی، دشمنی در مرحله آفرینش، دشمنی در بهشت، پایان فریب ابلیس سقوط آدم، دشمنی در دنیا و نفس دشمن درونی» پرداخته است.