برادران کارامازوف، جنایت و مکافات، و ابله بزرگترین رمانهای داستایفسکیاند، و آزردگان دریچهای است به جهانِ نویسندهای بزرگ. به عقیدهٔ من، هر که خواندنِ داستایفسکی را با آزردگان آغاز کند بختیار است؛ از جای درستی آغاز کرده؛ خاصه اگر جوان هم باشد. در این مورد، از پیچیدگیِ بیحدّوحصر و سرشاریِ فلسفیِ رمانهایِ بزرگِ داستایفسکی به وحشت نمیافتد و از هر لحاظ، فرصت و مجال آن را دارد که درکِ عمیقی به دست آورد از فضایِ عاطفیِ جهانِ بیاندازه پیچیدهای که آزردگان تنها از وجهی بدان راه میبَرَد. امّا خواننده، چون به این جهان وارد شود، درمییابد که به جایی ماندگار و بنابراین مهمّ و معنادار نزدیک شده است، همان جایی که داستایفسکی دلمشغول آن بود. امّا، البتّه، راهِ دیگری هم برای آشنایی با جهانِ داستایفسکی هست. میتوان آزردگان را بعد از آن رمانهایِ بزرگ خواند و لذّتی کاملاً متفاوت از آن برد، با کشفِ جوانههایِ آنچه بعدها شخصیّتها و فکرتهایی بلندآوازه و جهانی میشوند.