اجتهاد و استنباط احکام الهی دو پایه دارد: پایه اوّل، حکم شناسی است که با علومی همچون: تفسیر، حدیث، اصول فقه، رجال، درایه و ادبیات عرب حاصل می شود و در مجامع علمی حوزه های علمیه مورد اهتمام و امعان نظر قرار می گیرند. پایه دوم، موضوع شناسی است که به منزله اساس و بنیان برای حکم شناسی است، چرا که رابطه علّی و معلولی موضوع و حکم ایجاب می کند بدون شناخت موضوع استنباط صحیح و مطلوب صورت نگیرد.
با این وصف، حدود و ثغور موضوع چندان مورد دقت و بررسی قرار نگرفته است. آنچه در این مجموعه می گذرد نگاهی دارد به جایگاه موضوع شناسی در اجتهاد که در دوبخش سامان یافته است: بخش اول، اختصاص به کلیات و مفاهیم دارد و بخش دوم، در قالب نه گفتار به مسائل موضوع شناسی پرداخته است.