گستره علوم قرآنی همانند دیگر علوم می تواند بسترساز بسیاری از قواعد و مسائل مستحدثه ای باشد که در روشنگری برخی از ابعاد قرآن نقشآفرین است. از مسائل جدید علوم قرآنی میتوان به موضوع سیاق و نقش آن در استنباط فقهی و تفسیر قرآن اشاره کرد. کلمه سیاق در کلمات پیشینان کاربرد داشته است و حتی برخی مفسران همانند علامه طباطبایی آفاق جدیدی از معارف قرآنی را بر اساس آن ترسیم نموده اند، اما حقیقت سیاق، حجیّت آن، ابعاد و آثار مختلف آن، عناصر کاربردی و چگونگی تحقّق و شکل گیری سیاق و... به صورت خاص بررسی نگردیده است.
در اثر پیش رو این مسئله با عنوان «نقش سیاق در تفسیر قرآن و فقه» مورد تحقیق قرار گرفته و به جایگاه آن در فقه، اصول، تفسیر و ادبیات پرداخته شده است.